سکوت عشق
چــرا بــغـضم و نــدیدی /؟ چرا باورم نکردی؟ من که عاشق تو بودم
قفسم را مشکن قفسم را مشکن ، من به زنجیر تو عادت دارم ! به خاطر روی زیبای تو بود ابرهای بارانی چشمانم از بس باریدند ، پایان جدایی کجاست؟
نظرات شما عزیزان:
تو مکن آزادم ،
گر رهایم سازی ،
به خدا خواهم مرد ،
تو محبت کن
بگذار تا عمریست ،
من بمانم چو اسیری به حریم قفست ...
که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند
به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود
که دست هیچ کس را در هم نفشردم
به خاطر حرفهای زیبای تو بود
که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم
به خاطر دل پاک تو بود
که پاکی باران را درک نکردم
به خاطر صدای دلنشین تو بود
که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست
و به خاطر خود تو بود
فقط به خاطر تو...
همچون چاه چشمان عروسک هاییم خشکیدند
Power By:
LoxBlog.Com |